English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linoleum U مشمع کف اتاق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cerecloth U مشمع
oil cloth U مشمع
diachylon U مشمع دیاخلیون
oilcloth U پارچه مشمع
mustard plster U مشمع خردل
sinapism U مشمع خردل
groundsheets U فرش مشمع
linoleum U مشمع فرشی
fly blister U مشمع ذراریح
groundsheet U فرش مشمع
mustard plaster U مشمع خردل
wax cloth U مشمع فرشی
bituminous felt U مشمع قیراندود
plaster U مشمع انداختن روی
plasters U مشمع انداختن روی
oilskin U پارچه مشمع کت بارانی
floor cloth U قسمی مشمع فرشی
epispastic U مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
patches U مشمع روی زخم قطعه زمین
patch U مشمع روی زخم قطعه زمین
sticking plaster U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking plasters U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
under lay U زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
chambers U اتاق
room mate U هم اتاق
chamber U اتاق
room U اتاق
rooms U اتاق
waiting-room U اتاق انتظار
a double room U یک اتاق دو نفره
common room U اتاق استادان
war room U اتاق عملیات
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
a single room U یک اتاق یک نفره
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
reception rooms U اتاق انتظار
newsroom U اتاق نودادنگاری
houseroom U اتاق خانه
newsrooms U اتاق خبر
reading room U اتاق قرائت
reading rooms U اتاق قرائت
reception room U اتاق پذیرایی
common rooms U اتاق استادان
reception room U اتاق انتظار
reception rooms U اتاق پذیرایی
newsrooms U اتاق نودادنگاری
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
Room 123 U اتاق 123
newsroom U اتاق خبر
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
vestibular U اتاق کوچک بدن
ante-chamber U اتاق انتظار
long gallery U اتاق طویل
keeping-room U اتاق نشیمن
dortour U اتاق خواب
dorter U اتاق خواب
common joist U تیر کف اتاق
batten U [تخته ی کف اتاق ]
assmbly-room U اتاق همایش
sitting-room U اتاق نشیمن
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
wheelhouse U اتاق سکان
sickrooms U اتاق بیمار
sickroom U اتاق بیمار
roomful U بقدر یک اتاق پر
studio U اتاق کار
chamber of commerce U اتاق تجارت
surgeries U اتاق جراحی
surgery U اتاق جراحی
operations room U اتاق عملیات
clearing house U اتاق تهاتر
clearing houses U اتاق تهاتر
sitting room U اتاق نشیمن
chamber of trade U اتاق تجارت
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
sitting-rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
living rooms U اتاق نشیمن
wheelhouses U اتاق سکان
room temperature U دمای اتاق
studios U اتاق کار
spense U اتاق ناهارخوری
studding U ارتفاع اتاق
war room U اتاق جنگ
tearoom U اتاق چای
toolroom U اتاق ابزار
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
undercroft U اتاق کلیسا
vacuum chamber U اتاق خلاء
distorted room U اتاق خطاانگیز
spence U اتاق ناهارخوری
snow cave U اتاق برفی
workshops U اتاق کار کارگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
cabins U اتاق کوچک قایق
cabin U اتاق کوچک قایق
halls U اتاق بزرگ دالان
chambers U اتاق خواب خوابگاه
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
playroom U اتاق بازی کودکان
playrooms U اتاق بازی کودکان
chamber U اتاق خواب خوابگاه
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
workroom U اتاق کار کارگاه
enclosure U اتاق راهبان [دین]
Br U مخفف اتاق خواب
undercroft U اتاق زیر زمینی
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
hall U اتاق بزرگ دالان
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
vestries U اتاق دعا رخت کن
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
vestry U اتاق دعا رخت کن
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
The room was tastefully decorated with flowers . U اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
hanging U [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
europen plan U نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
accessorize U اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
drapery rug U قالیچه های پرده ای [جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
After dinner he likes to retire to his study. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
dalle U صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
offices U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
networking U 1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
boardroom U اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
boardrooms U اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com